جلسه هماهنگی جشن شهرهای جهانی صنایعدستی برگزار شد



مدیرعامل صندوق اعتباری هنر گفت: صندوق اعتباری هنر کشور برای رفاه حال اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه سیستان و بلوچستان در صدور بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی و کمک به اقتصادی شدن آثار هنری هنرمندان این استان قول همکاری و مساعدت میدهد.

وی با بیان اینکه تولیدات کشاورزی و قوام تولید فرآوردههای غذایی ما در دست زنان روستایی قرار دارد، بیان کرد: بایستی حمایتهای ویژه از زنان روستایی صورت بگیرد لذا برنامه های خوبی در دولت یازدهم آغاز شده بود که ما نیز این برنامه ها را ادامه خواهیم داد.
ابتکار تصریح کرد: آموزش زنان روستایی در تولید فرآورده های سالم مسئله مهمی است که پیوند بین محیط زیست و زنان را برقرار می کند.
معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده اظهار کرد: در بخش کشاورزی چند مسئله مهم و اساسی وجود دارد و با توجه به اینکه بخش مهمی از این تولیدات و فعالیت ها عملا در اختیار بانوان است ، بنابر این آموزش آنها میتواند هم آقایان هم کل خانواده های روستایی را درگیر کند.
وی در ادامه افزود:مانند آموزش استفاده صحیح ،کاهش مصرف سم و کود و آموزش استفاده از آب در بخش کشاورزی برای بانوان روستایی بسیار مهم و ضروری است و ما نیز در محیط زیست طرح های بسیار خوبی در این راستا اجرا کردیم.
ابتکار اذعان کرد: سازمان های محلی و آموزش زنان روستایی برای مشارکت در اصلاح الگوی کشاورزی محورهای مهمی بود که ما در محیط زیست دنبال می کردیم و علاقهمندیم در معاونت امور زنان و خانواده هم با همکاری وزارت جهاد کشاورزی این طرح ها را ادامه دهیم.
معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده با بیان اینکه سازمان ملی استاندارد هم در این زمینه اقدامات بسیار خوبی مانند استانداردسازی تولید فرش بانوان انجام داده است که بحث بسیار مهمی است، تصریح کرد: چون ما زنان فرشباف زیادی داریم و بسیار هم موفق هستند لذا در بحث استانداردسازی کارهای ارزشمندی صورت گرفته که امیدواریم ادامه پیدا کند.
وی ادامه داد: همین طور در بحث صنایع دستی توسط سازمان میراث فرهنگی کارهای خوبی انجام شده، بنابراین صنایع دستی روستایی بسیار مهم است.
ابتکار بر لزوم توجه و حمایت از صنایع دستی روستایی تاکید کرد و افزود: در این زمینه نیز اقدامات ارزشمندی انجام شده است به عنوان مثال کولپورگان روستایی در سیستان و بلوچستان است که در آنجا زنان و دختران جوان سفال را بدون چرخ تولید می کنند و اخیرا هم این روستا و سفال آن ثبت جهانی شده است و اکنون جزو جاذبه های هنری و گردشگری ایران محسوب می شود، بنابراین ما از این فعالیت ها باید حمایت و اقدامات لازم را در جهت ترویج آنها انجام دهیم.
ابتکار با بیان اینکه زنان روستایی ما در تولید محصولات کشاورزی، صنایع دستی و گردشگری نقش بسیار مهم و بسزایی دارند، اظهار کرد: تلاش ما این است که با همکاری دستگاه های دیگر هم این نقش را تقویت و هم آموزش های لازم را ارایه دهیم.
وی بر نقش مهم خبرگزاری شبستان در آموزش زنان و دختران روستایی تاکید کرد و افزود: خبرگزاری شبستان می تواند در بخش آموزش های خاص برای زنان و دختران روستایی کمک بسزایی کند، برای اینکه ما دوباره هویت را به روستاها برگردانیم و با فناوری های نوین امکان اشتغال، کارآفرینی، تولید و فرآورده هایی را برای روستاییان فراهم کنیم.

به گزارش سایت هنرمندان بلوچستان به نقل از خبرنگاران جوان از زاهدان،و به نقل از روابط عمومی و امور فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سیستان و بلوچستان، فرزاد فرجی اظهار کرد: سفال کلپورگان به عنوان یک هنر غنی بومی که محصول فرهنگ منطقه به واسطه آداب و رسومی که در منطقه حاکم هست و نقش و نگارها که همه بازتات یک عملکرد خوب منطقه ای هست دارای ارزشی است که آن را به لحاظ نهفته های تاریخی متمایز می کند و به عنوان یک محصول خاص در منطقه و کشور از آن رونمایی می شود.
این اتفاق به عنوان یک اتفاق خوب هست و می شود برای آن یک برنامه ریزی کلان کرد اما هیچ کدام از این برنامه ریزی ها نباید به ساختار یا بدنه تشکیل این جریان آسیب وارد کند.
شاید بتوان در بحث تکنیک و یا عمل آوری گل باری را از روی دوش هنرمند صنعتگر منطقه برداشت ولی در بخش ساختار و شکل گیری فرم و بدنه و نقش هایی که روی آن می افتد مسئولین باید توجه کنند که به واسطه تغییر و یا جهانی شدن و یا گسترش این هنر دچار فرسایش یا اضمحلال نشود.
نایب رئیس انجمن سفال و سرامیک کشور افزود: انجمن سفال و سرامیک کشور از هنر سفال کلپورگان حمایت می کند و تمام تلاش خود را برای حفظ این هنر با ارزش به کار می گیرد.

به گزارش سایت هنرمندان بلوچستان به نقل از ایرنا - معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سیستان و بلوچستان گفت: حدود 350 هزار گردشگر خارجی در 6 ماه نخست امسال وارد این استان شدند و از جذابیت های بی نظیر این منطقه دیدن کردند.
مجتبی میرحسینی روز سه شنبه : این مسافران بیشتر از کشورهای همسایه و اروپایی مانند آلمان، مجارستان، مالزی، ایتالیا، اتریش، انگلیس، استرالیا و هلند وارد سیستان و بلوچستان شدند. وی افزود: علاوه بر جاذبه های دیدنی سیستان و بلوچستان، آداب و رسوم مردم این دیار نیز برای گردشگران خارجی بسیار جذاب و خاطرانگیز بود. وی با بیان اینکه گردشگری مذهبی، تجاری و سلامت سه رکن گردشگری در سیستان و بلوچستان است، ادامه داد: سال گذشته نیز حدود 700 هزار مسافر خارجی وارد این استان شدند. معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سیستان و بلوچستان گفت: افزایش حضور گردشگر از کشورهای خارجی به ویژه اروپایی به این استان به دلیل جریان سازی است که در 2 سال اخیر با برپایی نمایشگاههای گردشگری در کشورهای عمان، آلمان و روسیه ایجاد شده است. میرحسینی افزود: در نیمه دوم امسال نیز مقرر شده است این نهاد سه جشنواره گردشگری در آلمان، روسیه، اسپانیا و عمان با هدف ارائه بسته های معرفی سیستان و بلوچستان و مذاکره با تورها و گروه های گردشگری این کشورها برگزار کند تا چهره واقعی استان هر چه بیشتر به جهانیان معرفی شود. به گزارش سایت هنرمندان بلوچستان به نقل از ایرنا استان سیستان و بلوچستان با 19 شهرستان زاهدان، زابل، هیرمند، زهک، هامون، نیمروز، میرجاوه، خاش، سراوان، سیب و سوران، مهرستان، ایرانشهر، دلگان، فنوج، قصرقند، نیکشهر، سرباز، کنارک و چابهار و داشتن صدها اثر باستانی، تاریخی، فرهنگی و مکان های تفریحی و دیدنی، سواحل زیبا، بازارهای متعدد با کالاهای داخلی و خارجی، منطقه آزاد و کوه سرافراز تفتان و از همه مهمتر مردمی مهربان و میهمان نواز همواره چشم انتظار مسافران و گردشگران است. وجود مرزهای طولانی زمینی و دریایی و سدها و رودخانه های متعدد، باغات میوه های گرمسیری و صنایع دستی منحصر به فرد از دیگر توانمندی ها و جاذبه های پهناورترین استان کشور است. سفر به سیستان و بلوچستان از طریق هوایی، دریایی و سه مسیر زمینی خراسان- زاهدان - زابل، کرمان - زاهدان، کرمان - ایرانشهر و جاسک -کنارک - چابهار امکان پذیر است. سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود 187 هزار و 502 کیلومترمربع و بیش از 2 میلیون و 700 هزار نفر جمعیت پهناورترین استان کشور محسوب می شود.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان گفت: دومین کنگره شعر "پیامبر مهربانی" هفته وحدت امسال در گسترده بینالمللی در شهرستان زاهدان برگزار میشود.

به گزارش سایت هنرمندان بلوچستان به نقل از ایرنا ، معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سیستان و بلوچستان گفت: 550 نفر از مردم روستاهای شهرستان های خاش، زابل، ایرانشهر و سراوان در 6 ماه نخست امسال زیر پوشش طرح توانمندسازی جوامع محلی استان قرار گرفتند.
مجتبی میرحسینی روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: طرح توانمندسازی جوامع محلی با هدف کمک به معیشت و ایجاد اشتغال پایدار در حوزه گردشگری روستایی در دستور کار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سیستان و بلوچستان قرار گرفته است. وی ادامه داد: افراد در قالب این طرح مورد آموزش های گردشگری برای بهره گرفتن از ظرفیت ها و جاذبه های دیدنی روستا قرار می گیرند. وی تاکید کرد: یکی از نکاتی که به گسترش گردشگری کمک می کند حفظ بافت روستاست که در این طرح به آن توجه ویژه شده است. میرحسینی گفت: در قالب طرح توانمند سازی، 58 روستای سیستان و بلوچستان زیر پوشش قرار می گیرند. به گزارش ایرنا سیستان و بلوچستان با دارا بودن افزون بر هزار و 700 اثر تاریخی، فرهنگی و غیره در 19 شهرستان یکی از استان های غنی کشور به لحاظ داشته های باستانی، تاریخی، فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است که به گفته کارشناسان به اندازه یک کشور جاذبه تاریخی و گردشگری دارد. سواحل زیبای ماسه ای و صخره ای، آثار تاریخی شهر سوخته و قلعه های باستانی، آب و هوای سرد و گرم، آبشارها و چشمه های آب گرم، باغات میوه های سردسیری و گرمسیری، نخیلات و مرکبات، غارها، رودخانه های سرسبز و پرآب، سنگ نگاه ها، محوطه های تمدنی و تاریخی بخشی از جاذبه های تاریخی و گردشگری در سطح استان سیستان و بلوچستان است که هنوز برخی از آنها در کشور ناشناخته مانده است. در این میان لادیز و تمین میرجاوه، چشمه آبگرم بزمان، سراب یدوک، مجموعه تاریخی بمپور، دامن، کوه خضر ایرانشهر، کوه میتک، دورک، گورناگان، کوه روک، لهاباد، پیشین و دره سرباز، ایرندگان، تفتان جنوبی، کارواندر، سنگان، گلفشان پیرگل، تفتان(دشت دقال) گوهر کوه خاش، تنگ سرحه، گرگان نیکشهر، تنگه فنوج، آبشار آبند قصرقند، شهر سوخته، کوه خواجه، کرکویه، دهانه غلامان، میلک، هامونک و حوضدار هامون، تخت عدالت هیرمند، آشار مهرستان و آبشار آسپن دلگان از جمله مناطق نمونه گردشگری سیستان و بلوچستان محسوب می شوند. مناطق نمونه گردشگری سیستان و بلوچستان با دارا بودن طبیعتی زیبا و معماری تاریخی نظر هر گردشگری را به خود جلب می کنند. باغات و مزارع سرسبز در شهرها و روستاهای این استان که در طول سال چند نوبت محصول می دهند با تولید میوه هایی چون گوواوا، پاپایا، انبه، موز، چیکو، پسته، انجیر، سیب، هلو، آلو، زرآلو، خربزه از نوع قندک و سفیدک، انگورهای یاقوتی سرخ و سفید و تولیدات دامی و محلی سیستان و بلوچستان را در میان استان های کشور منحصر به فرد کرده است. گردشگران و عاشقان طبیعت با سفر به این استان می توانند ره توشه هایی از انواع میوه ها، کلوچه های محلی و صنایع دستی چون سوزندوزی، سکه دوزی، قالیچه و دهها اثر دیگر را نیز به عنوان سوغات سیستان و بلوچستان به شهر و دیار خود ببرند. سفر به سیستان و بلوچستان از طریق هوایی، دریایی و سه مسیر زمینی خراسان- زاهدان - زابل، کرمان - زاهدان، کرمان - ایرانشهر و جاسک -کنارک - چابهار امکان پذیر است. سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود 187 هزار و 502 کیلومترمربع و بیش از 2 میلیون و 700 هزار نفر جمعیت پهناورترین استان کشور محسوب می شود.
بهزاد اژدری اظهار کرد: سیستان و بلوچستان یکی از قوی ترین پایگاه های تاریخی سفال و سرامیک است و تور گردشگری هنرمندان سفال کشور به این استان با هدف شناساندن ظرفیت های فرهنگی و هنری سیستان و بلوچستان و به منظور آموزش دادن و آموزش گرفتن برگزار شده است.
رئیس انجمن سفال و سرامیک کشور افزود: هدف دیگر این تور این است که یک کار پژوهشی در کهن ترین گستره سرامیک کشور که سیستان و بلوچستان هست صورت گیرد و و در آینده کارهای ترمیمی و تکمیلی و تسهیل گری را برای هنرمندان بومی اینجا که به شکل سنتی کار می کنند انجام دهیم.
این مسئول ادامه داد: آسان کردن مراحل کار، رفع عیوب کار و تسهیل گری در شیوه ها، تکنیک ها و فنون سفالگری بومی این منطقه و اینکه بتوانیم به آنها غنایی ببخشیم و به مرحله قابل ارائه برسانیم از جمله برنامه هایی است که در آینده برای سفال این استان انجام خواهیم داد.
وی گفت: قرار است برنامه های پژوهشی در کلپورگان برگزار شود و اگر یک پژوهشگاه به عنوان مرکزی برای سرامیک استان با مرکزیت کلپورگان تاسیس شود، هنرمندان مختلف میتوانند در آنجا تحقیق و پژوهش کنند و یک بده بستان و تبادل خدمات فرهنگی هنری با بسترهای موجود در این منطقه صورت گیرد.
اژدری تصریح کرد: استان سیستان و بلوچستان به شدت از دیده ها پنهان و مغفول مانده و چتری روی آن کشیده شده بود که با این رفت و آمدها و تبادل فرهنگی و هنری مورد توجه بیشتر قرار میگیرد.
رئیس انجمن سفال و سرامیک کشور افزود: بیشترین جاذبه برای هنرمندان، کشف نامکشوفات است و وقتی یک فرهنگ و عرصه زیبایی شناسی جدید را کشف می کند علاقه مند می شوند که در آن عرصه تجربه اندوزی کنند، آثار هنری ارائه دهند و یک بده بستان با محیط داشته باشند.
وی خاطرنشان کرد: وقتی گروه های تخصصی فرهنگی در یک جا حضور پیدا می کنند تمام جوانب آن اصل و پدیده را با خود به همراه می آورند و آن حوزه خود به خود شکوفا می شود بنابراین باید مقدمات حضور آنها را فراهم شود که اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سیستان و بلوچستان در این زمینه و با برگزاری تورهای گروه های مرجع به طور هوشمندانه عمل می کند.

به گزارش سایت هنرمندان بلوچستان به نقل از خبرنگار ایلنا ، زبیده کارگاهش را تعطیل کرده؛ زنهای روستایی به خانههایشان برگشتهاند و انگار امید اینکه چند زنِ تنها و کم درآمد در روستایی کوچک بتوانند روی پای خودشان بایستند و با صنعتگری امرار معاش کنند، بر باد رفتهاست؛ میگوید: هیچ درآمدی ندارد؛ فقط یارانه ماندهاست؛
اینجا سرزمینِ خورشید و نخل است؛ سرزمینِ سختکوشی و نجابت و چه باشکوه سوزن روی سوزن میزند، زنِ صنعتگر بلوچ؛ کار سختی است؛ دقتِ بسیار نیاز دارد تا آستینها و جلوی پیرهنها به نقشهای سنتی بلوچی مزین شود، شالها و روسریها هم همینطور. چشم را مسحور میکند ظرافت و نازکیِ کار....
سوزندوزی و آینهکاری، یک صنعت قدیمی بلوچستانِ ایران است. این صنعت، کارِ دست است و اغلب کارِ دست زنان؛ این زنان، هنر را از مادر به ارث میبرند؛ هنرِ سوزندوزیِ بلوچی سینه به سینه منتقل میشود؛ دختران، وارث هنر مادرها و مادربزرگها هستند؛ از کودکی و نوجوانی این هنر را میآموزند؛ میآموزند همچنان که در کپرهای بلوچی نشستهاند یا زیر سقفهای کاهگلی روستاها به سرمیبرند، سوزن روی سوزن بزنند و رویاهای زنِ بلوچ را ترسیم کنند.
سوزندوزیِ بلوچ، هنر ظریف و پرسابقهای است، که هیچ کس به درستی نمیداند از چه زمانی در ایران رواج یافته است و در کتب تاریخی کمتر از آن یاد شده است. با این وجود میتوان گفت کار بلوچدوزی که همان گل ابریشم دوخته بر پارچههاست، در دورهای با صنعت تولید ابریشم رابطه داشته است. در کتاب آخرین ماموریت، نوشته مغرالدین مهدی، راجع به سوزندوزی آمده: یکی از صنایع که در حد خود بسیار زیبا و ارزنده است، صنعت دوزندگی و دستدوزی جلیقه و لباس زنانه است. مانند ترمه، دستدوزی مینمایند و با نهایت زیبایی و با ابریشمی که با رنگهای طبیعی رنگ کردهاند و رنگش ثابت است و هیچ وقت از بین نمیرود، نخدوزی میکنند. صدها مربع و مستطیل و لوزی میدوزند، یک اندازه که اگر با پرگاری دقیق اندازهگیری کنند، سرمویی تفاوت ندارد.
اما سالهاست که بازار صنعتِ سوزندوزی کساد است؛ نه هنرمندان و صنعتگران میتوانند از راه این هنر امرار معاش کنند و نه حمایتی از محصولات اصیلِ بلوچیدوزی میشود؛ پربیراه نیست اگر نگرانِ روزی باشیم که با رواج ماشینیدوزیها و ورود سوزندوزیهای بیکیفیت خارجی، هنر زنان بلوچ بیش از این به پستوی خانهها رانده شود.
زنان صنعتگر بلوچ میگویند این روزها فقط برای خودمان و دوروبریها سوزندوزی میکنیم؛ بازار برای فروش نداریم؛ زبیده مطهری یکی از همین زنهاست؛ زنی سرپرست خانوار اهلِ روستای پَسکوهِ سراوان؛ روستایی از توابع «سیب و سورانِ» بلوچستان با قلعهای تاریخی و زنانی هنرمند که میگویند در زمرهی فراموششدگانیم.
زبیده، کودکی و جوانی را همینجا در پسکوه سپری کرده و حالا در میانسالی پس از فوت همسر، سرپرست خانوار است؛ خانواری که هیچ منبع درآمدی به جز یارانهی واریزی دولت ندارد. قصهاش را با دلتنگی و حرمان روایت میکند و در هر مکثِ بین دو پرسش تکرار میکند: فدایت بشوم دخترم؛ همه اینها را به گوششان برسان؛ به گوش مسئولان. ما زنان روستایی سواد نداریم، نمیتوانیم از حقمان دفاع کنیم.....
زبیده، زنی پنجاه و چند ساله از زندگیاش میگوید؛ از بیپولی و فقر؛ از اینکه به در و دیوار زده اما نتوانسته راهی برای امرار معاش خود و پسرش بجوید: زود ازدواج کردم؛ شما که خودت میدانی، بلوچستان چطور است؛ چشم باز نکرده بودم که دیدم شوهردارم؛ تا شوهرم زنده بود، چرخ زندگی هرجور بود میچرخید؛ او که فوت کرد، بیروزی ماندیم؛ سه فرزندم رفتند خانه بخت؛ من ماندم و یک پسرم؛ سالها تحت پوشش کمیته امداد بودم؛ زندگی خیلی سخت بود؛ دیدم بهتر است آستینها را بالا بزنم و از هنری که بلدم، پول دربیاورم. ده میلیون تومان از کمیته امداد وام گرفتم و شروع کردم....
زبیده به همراه 5- 6 نفر از زنان همسایه و فامیل، نیمچه کارگاهی به راه میاندازد و شروع میکند به کار. آینهکاری، سوزندوزی روی پیراهن، روی روسری و شال؛ تزئینات منزل و هرچه نقشی از رنگ و آینه داشته باشد. زبیده، مدیر کارگاه است؛ اما هرچه میکوشد نمیتواند تولید را سرپا نگهدارد.
او از روزهای سختی که گذرانده اینطور میگوید: بازار فروش نداشتیم؛ پسرم تولیدات را میبرد زاهدان؛ حتی مشهد و تهران، اما فروش نمیرفت؛ یکی دوسال اول بد نبود؛ بعد از آن نتوانستیم سرپا بمانیم؛ الان هشت ماه است که درِ کارگاه را تختهکردهایم؛ کار، کاملا تعطیل شد.
از قیمت کارهایش که میگوید، میشود فهمید که حاصلِ دست و سویِ چشمِ زبیده چندان گران هم نیست. میگوید مثلا روسری نخی ساده را میخریم ده هزار تومان؛ سوزندوزی و آینه کاری میکنیم؛ میدهیم بیست و پنج هزار تومان؛ کارِ چند ساعت است؛ از این ارزانتر که دیگر نمیشود فروخت. کارهایش، نهایت ظرافت و زیبایی است....
زبیده کارگاهش را تعطیل کرده؛ زنهای روستایی به خانههایشان برگشتهاند و انگار امید این که چند زنِ تنها و کم درآمد در روستایی کوچک بتوانند روی پای خودشان بایستند و با صنعتگری امرار معاش کنند، برباد رفتهاست؛ میگوید: هیچ درآمدی ندارد؛ فقط یارانه ماندهاست؛ میپرسم به جایی مراجعه کردهای؛ مسئولانِ شهرستان سراوان؟ متولیان صنایعِ دستی؟ میگوید: سواد ندارم؛ نه میتوانم نامهنگاری کنم نه پول دارم جایی بروم؛ فقط چند باری بعد از بستنِ کارگاه، سراغِ کمیته امدادِ سیب و سوران رفتم؛ به آنها میگویم در خرج زندگی ماندهام؛ میخواهم دوباره تحت پوشش باشم؛ قبول نمیکنند؛ میگویند ده میلیون وام گرفتهای؛ خودکفا شدهای؛ دیگر مستمری کمیته امداد به تو تعلق نمیگیرد!
برای این زن تنها ، تنهایی و بیسرپناهی کِشدار و پر از غصه است؛ پسرِ دیپلمهاش این روزها از سربازی برگشته اما او هم بیکار است و جستجوهایش برای کار به جایی نرسیده؛ برای این مادر و زنِ سرپرست خانوار، پرداخت ماهی 125 هزار تومان قسطِ وام کمیته امداد دشوار است؛ استشهاد محلی برده از مردم روستا که نه تنها توان پرداختِ وام را ندارد، بلکه بایستی تحت پوشش قرار بگیرد؛ گویا مسئولان نپذیرفتهاند؛ به او گفتهاند وامِ خوداشتغالی گرفتهای و کارگاه دایر کردهای؛ دیگر نمیشود مستمری پرداخت.
قصه زبیده و زنانِ همکارش، از بیپناهی و فراموش شدن حکایت دارد. به هدر رفتن این همه هنر با این ظرفت و عمق، اتفاق سادهای نیست؛ نمیشود از کنارش به سادگی گذشت؛ محمدبهروز عیسیزهی، معاون صنایع دستیِ اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان سیستان و بلوچستان است. او در ارتباط با این زنان هنرمند و مشکلاتشان میگوید: برنامههای خوبی برای این زنان در دست اجرا داریم که نمونهاش، مبارزه با ورود غیرقانونی و قاچاقِ محصولات سوزندوزی است. باید جلوی قاچاق گرفته شود تا سوزندوزی رونق بگیرد؛ وجود سوزندوزیهای افغانستانی با قیمت پایینتر و معمولا کیفیت نازلتر، موجب شده که کالاهای زنان ما فروش نرود. اگر جلوی قاچاق گرفته شود، آن وقت بازار، دستِ صنعتگرِ ایرانی میافتد.
زنان صنعتگر بلوچ با حق و حقوق خودشان آشنا نیستند
عیسی زهی میگوید: یکی دیگر از اقدامات این است که خود صنعتگران را آگاه کنیم که بیایند در نمایشگاههای سراسری و استانی شرکت کنند؛ بیایند با سلیقه مردم و خریداران آشنا شوند.
به گفته عیسیزهی، صنعتگران میخواهند محصولاتشان، همانجا در روستا به فروش برسد؛ در حالی که خریدارِ انبوه در شهرهاست. او میگوید اگر خودشان نمیتوانند به شهرها بیایند، تعاونی تشکیل بدهند و نماینده بفرستند.
او میگوید: صنعتگرانی که تعاونی تشکیل دادهاند، ضرر نکردهاند. این مقام مسئول معتقد است؛ زنان صنعتگر بلوچ با حق و حقوق خودشان آشنا نیستند.
عیسی زهی، قیمت بالای سوزندوزیها و قدرتِ خرید پایین مردم را یکی از دلایل این بی رونقی میداند و میگوید: محصولاتِ ماشینی با قیمت ارزان بازار را قُرُق کرده؛ به گفته او بایستی تغییراتی در طراحیها به وجود بیاید که به تنوعِ عرضه بیانجامد و تقاضا را بالاببرد.
بیمه صنعتگران به دلیل عدم تامین اعتبار متوقف شد
عیسی زهی در ارتباط با بیمه صنعتگران میگوید: از سال 89 تا سال 93، خود معاونت صنایع، اقدام به بیمه صنعتگران میکرد؛ از سال 93 به این طرف، به دلیل عدم تامین اعتبار، کار متوقف شد و حالا صنعتگران به جای بیمه صنایع دستی میتوانند از بیمه روستایی استفاده کنند. در حالی که به گفته او بیمه صنایع دستی، هم تخصصیتر است و هم مقرری بازنشستگی بالاتری دارد؛ اما چه سود که این روزها، ردیف بودجه و اعتبار ندارد.
به او از رنجِ زنان روستاییِ بلوچ میگویم؛ از محدودیتهاشان و میپرسم در شرایطی که هستند با این همه محدودیت و فقر، چطور میتوانند تعاونی تشکیل بدهند و به نمایشگاهها بیایند؟ عیسیزهی میگوید بایستی همه نهادها ازجمله اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی همکاری کنند تا این تعاونیها شکل بگیرند و بتوانند جایگاه خودشان را پیدا کنند.
در مجموع چنین برمیآید که حلِ بغرنجی کار و سرو سامان دادن به اشتغال زنانِ صنعتگر، نیازمند همت همه نهادها و همه مسئولان است؛ همه مسئولان یعنی همه آنها که در راس کارند و بایستی حافظِ منافعِ درخطرِ مردم باشند. از نماینده مردم سراوان در مجلس نیز پیگیر موضوع میشوم؛ میگوید وقت مصاحبه ندارم و مکالمه را متوقف میکند.
به یاد زبیده میافتم؛ زنی از سرزمین نخل و آفتاب که همچنان منتظر است چند دست روسری و شال که از کارگاهش به جامانده، در فروشگاههای تهران و مشهد، خریدار پیدا کند و بخش کوچکی از سرمایهی از دست رفتهاش برگردد. زنی که شاهبیت رنجهایش این است: ما زنها، روستایی هستیم؛ بی سوادیم؛ حق و حقوقمان را نمیدانیم.....