شهناز خلیلی ایرندگانی سوزن دوز مشهور بلوچستان درگذشت+بیوگرافی

بیوگرافی عبدالسلام بلوچی خواننده و تنظیم کننده شهرستان سرباز بلوچستان
سایت هنرمندان بلوچستان - عبدالسلام بلوچی در سال 1368 بدنیا آمد . به گزارش سایت هنرمندان بلوچستان عبدالسلام بلوچی متولد و ساکن شهرستان سرباز , شهر راسک و دارای تحصیلات فوق دیپلم کامپیوتر از دانشگاه آزاد ایرانشهر می باشد.
عبدالسلام موسیقی را از سن 18 سالگی شروع کرد , از سن 23 سالگی بصورت حرفه ای و خود آموز موسیقی الکترونیک را آغاز کرد و در این مدت بیشتر به عنوان آهنگساز و تنظیم کننده مشغول بود , ایشان سه سال بعد خوانندگی را نیز به فعالیت های موسیقی خود اضافه کرد و چند کار را بصورت تک آهنگ منتشر کرد. بیشتر کارهای عبدالسلام با زبان بلوچی و سبک پاپ وموسیقی مدرن وتلفیقی می باشد.
تنظیم کننده و آهنگساز بلوچ عبدالسلام بلوچی مدت زیادی با اسم مستعار علی نظری فعالیت میکرد ایشان همچنین با هنرمندان زیادی در سطح استان و کشور همکاری داشته که بیشترین همکاری را با هادی نارویی خواننده ی سبک پاپ و مطرح بلوچستان داشته است از دیگر هنرمندانی که عبدالسلام با آنها کار کرده است می توان به سهیل زمانی محمود سرحدی مرتضی صبوری محسن پیرزاده امید بامری سعید بلوچ اشاره کرد.
در زیر دوتا از کارهای عبدالسلام بلوچی را می توانید از سایت هنرمندان بلوچستان دانلود کنید.
به گزارش سایت هنرمندان بلوچستان , استاد ماشاالله بامری یکی از بزرگان عرصه موسیقی و از جمله خوانندگان، نوازندگان و مقامدانهای منطقهی سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۳۰ در ایرانشهر متولد شد وی از سن ۸ سالگی به هنر موسیقی و خوانندگی روی آورد همچنین از کودکی آموختن ساز دهلک را آغاز کرد و سپس به خوانندگی پرداخت. استاد آوازه خوان بلوچ، خنیاگر، پژوهشگر موسیقی بلوچستان و نوازنده تنبورک بود. این پیشکسوت موسیقی بلوچ، بیش از هفتاد لوح سپاس، تقدیر نامه و دیپلم افتخار از جشنواره های موسیقی محلی، ملی و بینالمللی کسب کرد. بامری در طول فعالیت هنری خود در کشورهای فرانسه، آلمان، امارات، ونزوئلا، هلند و ترکیه کنسرتهایی را برگزار کرده است.او همچنین از مشهورترین خوانندگان صوت یا ترانههای مردمی بلوچستان به سبک قدیم است. استاد بامری در اواخر دهه ۶۰ شمسی، گروه موسیقی آوای دل را بنیان نهاد و از آن پس اجراهای متعددی برگزار نمود. وی همچنین با گروه رستاک در اجرای موسیقی بلوچی همکاری نمود. بامری، مقام نخست جشنواره هایی چون نی نوازان، موسیقی حماسی، آئینه و آواز، موسیقی فجر، ذکر و ذاکرین و موسیقی نواحی کرمان را در کارنامه خود دارد. از وی در هفتمین جشنواره موسیقی نواحی، به عنوان بزرگترین پژوهشگر موسیقی سیستان و بلوچستان، تجلیل به عمل آمد. و درمجموع بیش از 70 لوح تقدیر و سپاس در کارنامهی حرفهای موسیقایی خود داشت. آخرین اجرای این موسیقیدان بلوچستانی درتالار بتهوون خانهی هنرمندان تهران برگزار شد و مورد استقبال موسیقیدوستان قرار گرفت. بامری پس از چندین ماه تحمل با سرطان روده، در روز شنبه، یکم مرداد ۱۳۹۰ در سن ۶۰ سالگی درگذشت
بیوگرافی مرحوم دادمحمد درازهی شاعر فقید بلوچ سراوانی
سایت هنرمندان بلوچستان - مرحوم دادمحمد درازهی ، فرزند گاجیهان در روستای مورتی بخش بم پشت یکی از بخشهای شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان، چشم به جهان گشود.
در سن 21 سالگی ازدواج می کند و بعد از چند سال زندگی در زادگاه خویش به روستای کنت، بخش هیدوج نقل مکان می کند و به کارکشاورزی مشغول می شود. وی در سال 1360 ه.ش درروستای چاهان بم پشت دارفانی را وداع گفته ودرهمان مکان دفن می گردد .
ازآنجا که درزمان ایشان مدرسه ای درمنطقه وجود نداشته،ایشان از نعمت خواندن ونوشتن محروم بودند،اما با این وجود،اشعاری را می سروده که شعرای امروزی را به حیرت وا می دارد .
اکثر اشعار ایشان به صورت پند و اندرز، خاطرات زندگی، مشکلات اجتماعی و... می باشد که بیشتر این اشعار توسط فرزندش ، محمّد صالح در آن زمان ضبط و ثبت گردیده است، که خود ایشان هم از شعرای برجسته ای است که بیشتر به زبان فارسی شعر می گوید . علاقمندان می توانند برای کسب اطلاعات بیشتر به ایشان (حاجی محمّد صالح درازهی ساکن روستای کنت) مراجعه کنند .
درضمن علاوه بر کتاب غزلیات،ایشان یک جزء از قرآن کریم و چهل حدیث را نیز به نظم درآورده که هنوزبه چاپ نرسیده است .
متن شعر بلوچی از شاعر بلوچ سراونی دادمحمد درازهیدر اول یادکنان ربّ ءُ رحمانین رحیم پادشاه ءِ کُل عالم هفت ءِ آسمان ءِ زمین
ءَ محمّد مصطفی پیغمبر ءِ سالار دین چهار یاران دوست داران از دل ءِ صدق و یقین
حضرت ءِ دّورین ابوبکر ءُ عمر سالار دین شاه عثمان غنی ءَ شیر یزدان عارفین
آدم ءِ جوط کورت الهی از چما روی زمین یا دَهت میِ جدّی ءِ حلاف ءَ شیطان ءِ ابلیس لعین
آدمِ سجده مکن هیچکس که حاکی از زمین لعنت ءِش دات ءِ من کوط ءَ حکم ربّ العالمین
زورتگی ضد ءُ حسد کورتی صلح و سازشی آدم حاکی از زمین ءَ من چه شعله آتشی
عقلان دلگوش کنیت نیستت جهان ءَ اعتبار کس په دنیای نمانیت نبتین پایدار
من گو شان شعری بلوچی تا بمانیت یادگار شِنگِ بیت کُلین جهان ئِ بر تمامین مُلک و شهر
میرولی محمد نهنگین چوط بروتین زهرمار کورتگی کورکی من بط ءَ بستگی لانگ ءِ کتار
چوطین ورنایءِ بزورتین هم تپاکین سه وچهار حکم شاهین کردگار ءَ بوتگ مهری ءِ سوار
رفتگت من مُکران ئَ زورتگی زالی میار شا شاملنت زاکی پتو و مانت تو مئی چوک ببر
مئی لوک ءِ همراهی هرابین کورتکی ماراسزار کیتگی بی بی من دست ءَ کورتی مهرءِ سوار
رفتگت من هونگِ شهرءَ نشتگ سُهرابی گورءَ اسبی کهین حالءَ کپتین چانکور ملّا چاکروز
یهتگت ملّا شتابی اودا میریءِ پترءَ میرمبربندا چُددیم تو ببخشاءِ مرا
ءِ خبر سکین میاری بر بلوچانی درءَ عرض وفریادءِ نزورتگ موتی یهتگ چه ءِ برا
بُرتگی من زامران ءِ هنچو طِ کءُ و ظاهرءَ ینستتی تُرسی چه کس ءَ ملی چو شیرءِ نرا
رفتگ من زامرانءِ ءُ دا میر نیکیءِ کورا منزلءُ جا گاهی کپتک نشتگ پولین پترءَ
میرین لال محمد بکوشتین عاقلین بی درورءَ ءِ خبرسکین میاری بر بلوچانی درءَ
مجلسءُ دیوانش کپتگ نشتت پولینت پترء ساعتی کونطین بکوستین یهتا براهیم اش درءَمن از کودکی به تهران امدم و با فرهنگ اینجا بزرگ شدم اما ارادتم و حس ناسیونالیستی ام به زادگاهم هیچگاه کمرنگ نشد.زمانی که به هنرستان امدم در هنرستان تنها موسیقی کلاسیک ایرانی و غربی تدریس میشد و من تصمیم گرفتم بعد از تسلط بر موسیقی ایرانی به پژوهش در خصوص موسیقی بلوچ بپردازم و ریشه ی تفکراتم را دراین موسیقی بجویم و با استفاده از تاثیراتی که این موسیقی و فرهنگ بر من و تفکراتم گذاشت ،ایده ها و طرح های هنری ام را پردازش و به مرحله انجام برسانم .بی شک این ایده ها متاثر از قومیت و فرهنگ من است.و انچه مسلم است به دلیل پاره ای تعصبات منطقه نتوانستم موسیقی را در زادگاهم دنبال کنم ازین رو برای تحقق اهداف موسیقایی ام تهران را برای تحصیل موسیقی انتخاب کردم.
هنر بلوچ , هنر بلوچستان , آهنگ محلی , موسیقی بلوچی , موسیقی سنتی ایرانی
نام اصلی | شیرمحمد اسپندار |
---|---|
تولد | ۱۳۱۰ بمپور، استان سیستان و بلوچستان |
سبک(ها) | موسیقی اصیل ایرانی |
ساز(ها) | دونلی یا دونی |
سالهای فعالیت | از ۱۳۳۰ |
ناشرین | شرکت ماهور |
سازهای برجسته | |
دونلی | |
نوع صوت | ساز بادی |
زاده | مهتاب نوروزی ۱۳۱۳ خورشیدی روستای قاسم آباد، بمپور, |
---|---|
مرگ | شامگاه جمعه ۲۴ تیر ۱۳۹۱ قاسمآباد, |
ملیت | ایرانی |
شناختهشده برای | سوزندوز بلوچ |
سبک | سوزندوزی،بلوچی |
وقتی خواستگار برایم میآمد یک تکه پارچه برمیداشتم و میرفتم توی یک اتاق سوزندوزی میکردم. هیچ وقت هم عاشق نشدم چون آن زمان رسم نبود که شوهر را ببینی. فقط باید به حرف خانوادهات گوش میکردی اما من هیچ وقت دل به هیچ مردی ندادم! خانوادهام هم که وقتی فهمیدند دلم نمیخواهد ازدواج کنم دیگر کاری به کارم نداشتند.با این وجود اما میگفت که همهٔ دختران روستا فرزندانش هستند و به همهٔ آنها سوزندوزی یاد میداد. او نزدیک به ۵۰ سال روی پارچهها، نقش بلوچ زد تا آنجا که در چهار سال گذشته بهخاطر دیسک کمر، از ادامهٔ کار باز ایستاد. علاوهبر مشکلات کمرش به آلزایمر هم مبتلا شده بود و برای همین در سالهای آخر عمرش نزد برادرزادهاش، زینب نوروزی که حالا خودش استاد سوزندوزی شدهاست زندگی میکرد. ادارهٔ میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان از سال ۱۳۸۶ برای او ۱۶ سال سابقهٔ کار در نظر گرفت و بر اساس آن به او حقوق بازنشستگی میپرداخت. پس از تقدیری که فرهنگستان هنر از مهتاب نوروزی و سیزده هنرمند دیگر در برنامهٔ «گنجینههای از یاد رفتهٔ هنر ایرانی» در سال ۱۳۸۶ انجام داد به سالها تلاش او در ادارههای مختلف استان سیستان و بلوچستان برای دریافت حقوق بازنشستگی و بیمهشدن پایان داده شد و مقرری در پنج سال آخر عمر مهتاب نوروزی که به دلیل کهولت سن و کم بینایی دیگر قادر به سوزندوزی نبود، پرداخت شد. در نهایت او در شامگاه جمعه ۲۴ تیر ۱۳۹۱ در زادگاهش روستای قاسمآباد در هفتکیلومتری بمپور در سن ۷۸ سالگی درگذشت.
متن شعر بلوچی
گزل بلوچی =غزل
پُلا بـِچا چوش بـڃ بَرا کـﭹـنی کـُـتـَگ گل را ببین بدون غنچه و خوشبویی خسته شده
تُسْتَگ دلی! راهَـئ سَرا کـﭹـنی کـُـتـَگ از حال رفته و سر راهی درمانده است دل ؛ بَزَّگـﭹـن وَش نالـَگِن مَرچی ادا و امروز دل بیچاره از درد واندوه به نالش افتاده بارﭹـن چیا چوش یَـبَّـرا کـﭹـنی کـُـتـَگ نمی دانم چرا یک دفعه دلم چنین خسته شده دل؛ بَزّگـﭹـن کـَشّی تهی ظلمان پَه سَر دل ضعیفم ظلمهایت را به دوش کشیده وچنین گشته زانـُن پَدا چوش پـﭹـسَرا کـﭹـنی کـُـتـَگ اطمینان دارم که ماننددفعه قبل خسته شدست گـُل بَزّگـﭹـن وَش نالـَگِن پَر هانـُلا گلهای ضعیف دنیا همیشه در پی معشوق نالانند زانـُن پَدا چا اِشکرا کـﭹـنی کـُـتـَگ اطمینان دارم اخگر بی مهری یار؛ مسبب خستگی اش است