خانه » هنرمندان » دسته‌بندی " مصاحبه "
نمایش مطالب دسته بندی : مصاحبه

مصاحبه مهسا مبارکی هنرمند نقاش از سوئد با شبکه ایران اینترنشنال

مهسا مبارکی هنرمند نقاش بلوچ سوئد هنر بلوچ هنرمندان بلوچستان

مصاحبه مهسا مبارکی هنرمند نقاش از سوئد با شبکه ایران اینترنشنال

گزارش تصویری هنرمند بلوچ مهسا مبارکی از سوئد درباره زنان بلوچ و وضعیت دختران بلوچ

 در اینترنشنال برنامه زنان آزاد

پخش آنلاین ویدئو

[embed]https://dl.balouchart.ir/balouchart/videos/Mahsamobaraki-1.m4v[/embed]

گفت‌وگو با تنها دونلی‌نواز ایران/اگر زندگی خوب می‌خواستم که حالا اینجا نبودم/این هنر بمیرد، ما مرده‌ایم

گفت‌وگو با تنها دونلی‌نواز ایران/اگر زندگی خوب می‌خواستم که حالا اینجا نبودم/این هنر بمیرد، ما مرده‌ایم,هنرمندان بلوچستان

گفت‌وگو با تنها دونلی‌نواز ایران «شیر محمد اسپندار»/اگر زندگی خوب می‌خواستم که حالا اینجا نبودم/این هنر بمیرد، ما مرده‌ایم

به گزارش سایت هنرمندان بلوچستان به نقل از آفتاب‌‌نیوز : زندگی بازی‌های عجیبی دارد. با آدم‌های خاص‌، بازی‌های عجیب‌تر. نمونه‌اش «شیر محمد اسپندار» که همین روزها نامش و شیوه‌ی نوازندگی‌اش را به عنوان نابغه‌ موسیقی بلوچستان در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس کشور ثبت کرده‌اند.
 پیش از این هم گفتند می‌خواهند خانه‌اش را بدل به موزه کنند؛ وقتی می‌گوییم موزه تصورتان نرود به خانه‌ای باشکوه، حتی به خانه‌ای بزرگ با دنیایی اشیای لوکس یا قدیمی، حتی فکر هم نکنید که خانه‌ «شیرمحمد» از آن خانه‌های عجیب و غریب روستایی است؛ شما چهار دیوار را مجسم کنید بی‌رنگ، بی‌بزک، بی‌زیورآلات، فرش‌شده با یک زیلو و وسایلی محقر برای زیستن. برای گذرانِ یک زندگی. خانه‌ی قبلی را سیل بمپور بلوچستان سال‌ها پیش برد؛ مدتی در چادر زندگی کرد و حالا نصیبش از دارِ دنیا خانه‌ای است ساده. «شیر محمد» در این سال‌ها کم سختی نکشید؛ اما لابد خوشبخت است دیگر. آدم از این دنیا چه می‌خواهد جز عزت؟ خانه‌ی هزار متری را کسی با خودش به جایی نبرده؛ اما عزت و احترام و نامِ نیک تا ابد ماندگار است؛ تا دلتان بخواهد تا دنیا، دنیاست؛ موسیقی بلوچستان هست و «شیر محمد» هم هست.
تلفن را که برمی‌دارد، می‌گوید:‌ «سلام و علیکم». صدایش گرم است؛ می‌گویند آدم‌های جنوب خون‌گرمند. دنیا با آنها خیلی مهربان نیست؛ اما تا دلتان بخواهد خودشان مهربانند: «من جز هنرم و جز همین مردم چیزی ندارم. دستشان درد نکند. برنامه‌ی خوبی بود. من همین که بتوانم برای مردم ساز بزنم، کافی است. حالم خوش می‌شود.»
می‌گوید حالم خوش می‌شود و می‌خندد: «ما را نباید از مردم دریغ کنند. من را هم از آنها. من با همین سن و سال، می‌توانم هر روز برای مردم ساز بزنم. این ساز صدایش آسمانی است؛ کسی هم جز من نیست که این ساز را بزند. وقتی ساز می‌زنم، حالم خوش می‌شود. همین که نفسِ مردم به نفس‌ام می‌خورد، حالم خرم می‌شود.»
آن زندگیِ دشوار را از سر گذراندن و از خرمی حرف زدن؟ عجیب است؛ آن سیل را از سر گذراندن، زندگی در چادر، فقر، بیماری و از خوشی حرف زدن فقط از آدمی مثلِ «شیرمحمد» برمی‌آید که می‌داند هر که در این بزم مقرب‌تر است، جام بلا بیشترش می‌دهند. همه‌ی عمر کشاورزی کرده است. از آن نوجوانی به کراچی رفت و نواختن دونلی را با نگاه کردن به انگشتان کسی که هم‌زمان در دونی می‌نواخته، فراگرفت تا آن زمان که به شهرهای مختلف ایران سفر کرد و ترانه بلوچی خواند و دونلی زد و موفق به دریافت دکترای موسیقی سنتی از کشور فرانسه شد تا حالا که برجسته‌ترین دونلی نوازِ ایران است و البته متبحر در نواختنِ نی در موسیقی بلوچی. او دکترای افتخاری موسیقی هم از فرانسه گرفته است؛ می‌گوید: «به من گفتند بمان. هر چه بخواهی، می‌دهیم. پول، خانه، ماشین، هر چی بخواهی. من اما نماندم. غربت، غربت است؛ چه با خانه و ماشین، چی بی خانه و ماشین. من باید نزدیکِ زمینم باشم. خانه‌ام را که سیل برد؛ گفتند بیا ایرانشهر توی یک خانه بنشین. نرفتم. قبول نکردم؛ گفتم من باید نزدیکِ زمینم باشم. دلِ من به دامم هست. حالا بروم و آن سرِ دنیا بمانم؟»
آن سال که بمپور سیل آمد، خیلی‌ها گفتند که کمک می‌کنند و برای او بودجه‌ای در نظر می‌گیرند؛ اما کمتر کسی به وعده‌هایش عمل کرد؛ تنها به همت «محمدرضا درویشی» برنامه‌ای در سالن کوچکی در کاشانک تهران ترتیب داد که در آن ماشاءالله بامری به عنوان خواننده و نوازنده تنبورک و داوود بامری نوازنده دهلک و خودش حضور داشتند و چند میلیون تومانی جمع شد که البته کافی نبود. آن روزها اما گذشته است؛ از تصمیمتان در نرفتن به فرانسه راضی هستید؟ فکر می‌کند: «گفتم حالا خوشم.» حالا؟ همیشه چطور استاد؟ در این هشتاد و چند سالی که زندگی کردید، در این سال‌هایی که از آن پیشنهاد می‌گذرد؟ باز هم فکر می‌کند: «خب خیلی وقت‌ها مردم از من دریغ شدند. من گم شدم خانم خیلی سال‌ها. هی آمدند، فیلم گرفتند. ضبط کردند. ایرانی و خارجی. محال است کسی بیاید چابهار و نیاید خانه‌ی من. از آن طرف دنیا می‌کوبند و می‌آیند که من را ببینند. هی دعوتم کردند این‌طرف و آن طرف. گاهی ساز زدم؛ اما دوباره گم شدند. هروقت خواستند؛ من بودم‌؛ اما من که می‌خواستم کسی نبود. شما جز چند نفر، چه کسی را می‌شناسید موسیقی بلوچ برایش مهم باشد. نیست. اصلا نمی‌دانند نی چیست؟ ‌موسیقی بلوچ چیست؟‌ چرا باید من که می‌میرم، دونلی هم بمیرد؟‌ خب آن جوانی که زندگی من را می‌بیند؛ چرا باید دلش بخواهد که دونلی بزند؟ برای چه؟ نمی‌زند دیگر. از آن قدیم‌ها تا الان خیلی از نغمه‌های بلوچ رفته است. برای همیشه فراموش شده است؛ بقیه‌اش هم می‌شود دیگر. باید کاری کرد. باید به داد هامون رسید، به دادِ این هنر رسید. به دادِ مردم بلوچ رسید.»‌
ساز دونلی ساز بادی کمیاب و متشکل از دو نی است که در اصطلاح محلی به آن نر و ماده می گویند و در آن نی راست با هفت سوراخ نغمه اصلی را می نوازد و نی چپ با هشت سوراخ اجرای نت پایه را بر عهده داشته و بصورت واخوان استفاده می شود. نواختن دونلی بسیار دشوار است و تنها معدودی از نوازندگان بلوچ قادر به اجرای آن هستند. نگرانِ خودش اما نیست؛ نگرانِ هنر بلوچ است: «فقط من نیستم، خیلی‌ها هستند. بلوچ هنرمند کم ندارد؛ اما شما دیدیشان؟ هنرشان را شنیده‌اید. نشنیده‌اید دیگر. خب این حق‌کشی است. چرا نباید ما بتوانیم کار کنیم؟ بی‌هنریم؟ برای این دیار نیستیم؟ من که از کسی پولی نمی‌خواهم. خدا روزی من را داده است. هشتاد سال است که داده است. فقیر بوده‌ام، اما در زندگی‌ام نمانده‌ام. حتی یک روز، حتی یک‌بار دستم را جلوی کسی دراز نکرده‌ام. هر کاری کرده‌ام، برای مردمِ بلوچ بوده است؛ اما خوب است که این هنر را قدر بدانند.»‌
اواخر شهریورماه، دو شب جشنواره‌ی شب‌های فرهنگی سیستان و بلوچستان برگزار شد؛ جشنواره‌ای که می‌تواند به شناسایی فرهنگِ این بخش کمک کند؛ «شیر محمد» هم در این جشنواره نواخت و مخاطبانش را به سرزمینِ سواحل زیبای ماسه‌ای و آثار تاریخی شهر سوخته و قلعه‌های باستانی مهمان کرد؛ او اما همیشه این بخت را ندارد، وقتی می‌گوییم استاد چه می‌کیند وقتی ساز نمی‌زنید؛ می‌گوید: «هیچ. چه می‌کنم؟ در خانه‌ام افتاده‌ام. فقط مگر من هستم؟‌ خیلی‌ها هستند که مردند. دستشان از دنیا کوتاه شد. خیلی‌ها هم هستند که در همان فقر و بی‌پولی زندگی می‌کنند. این برنامه را که گذاشتند من حالم خوش شد. ای کاش حال همه‌ی هنرمندانِ بلوچ خوش شود. مگر ما چه می‌خواهیم؟ من اگر پول می‌خواستم، اگر زندگی خوب می‌خواستم که حالا اینجا نبودم. زندگی‌ام این طور نبود، گفتم که، فقط می‌خواهم مردم را از من دریغ نکنند. همین. هنر بلوچ، سرافرازی ماست؛ هر چه سرافرازتر باشد؛ حالمان خوش‌تر است. این هنر بمیرد، ما مرده‌ایم. من وطن‌پرستم. کی را می‌شناسید که به اندازه‌ی من این زمین را دوست داشته باشد؟»

زندگی نامه استاد محمدعلی محمدحسنی آهنگساز ونوازنده بلوچ + مصاحبه

آهنگ محلی بلوچی سنتی استاد محمد علی محمد حسنی دلنواز آهنگساز بلوچ نوازنده بنجو نوازنده بلوچ هنرمند بلوچ

زندگی نامه استاد محمدعلی محمدحسنی آهنگساز ونوازنده بلوچ + مصاحبه با خبرگزاری ایسنا

زندگی نامه هنری و قسمتهایی از مصاحبه محمدعلی محمدحسنی با خبرگزاری ایسنا. موسیقی زبان مشترک میان مردم از اقوام و ملیت های گوناگون در سراسرجهان است. محمدعلی محمدحسنی متخلص به دلنواز متولد ۱خردادسال ۱۳۵۱در شهرستان سراوان از استان سیستان وبلوچستان اهنگساز، نوازنده و سازنده سازبنجو از خانواده ای اهل هنرو فرهنگ ایرانی چشم به جهان گشودکه اکنون بعنوان مدرس این سازو فردی موثر برموسیقی نواحی ایران در زمینه های مختلف موسیقی بومی و محلی ایران فعالیت میکند. محمدعلی محمدحسنی نزد استادانی چون محمد جان و غلام رسول دینارزهی که از اساتیدموسیقی بلوچستان هستندبه فراگیری موسیقی پرداخته است و در این راه شاگردان زیادی را به ثمر رسانده است وی در طول ۳۰ سال از زندگی هنریی ی خودبه دلیل علاقه و رغبت بسیار زیادی که به امر اهنگسازی داشته موفق به انتشار بیش از ۴۰ البوم موسیقی در داخل و خارج از کشور شد وی علاوه براین درموسیقی فیلم و تئاتر و همچنین در زمینه ی موسیقی ی تلفیقی نیز فعالیت دارد که نتیجه ی آن همکاری با گروههای مختلف موسیقی در ایران و کشورهای دیگر و تولید البومهای متعدد می باشد. اسامی ی تعدادی از البومهای محمدحسنی در زمینه موسیقی بلوچی: ساز بانور اَنت ( عروس نغمه ها) ، دلانی تاهیر(ارامش دلها ) ، بهشتین گلزمین( سرزمین بهشت گونه) ، لاڑانی بانوک( خرامان نگار) ، چمانی دریچک (دریچه ی چشمها) ، وشبوئیں پُل ( گلی خوشبو) و .. اسامی تعدادی از البومهای محمدحسنی از نوع  موسیقی تلفیقی : البوم بنجو (Benjo) دونوازی ی بنجوی بلوچی و تمبک ایرانی. البوم Awakening (بیداری) دارای موسیقی بی کلام و با کلام همراه با اشعار مولانا. البوم پندار (pendar ) تلفیقی از بنجوی بلوچی و سازهای مختلف ایرانی و سازهای کلاسیک جهانی که نوع موسیقی ان مدیتیشن(Meditaion) می باشد. همکاری در البوم جدید گروه موسیقی ی رستاک که به زودی روانه بازار موسیقی خواهد شد و همچنین تولید موسیقی برای صداوسیمای مرکز سیستان و بلوچستان که در زمان همکاری ی او مرکز موسیقی ی سیستان و بلوچستان از نظر موسیقی بین مراکز کشور در صدر قرار داشت ، از دیگر فعالیت های او همکاری مستقیم با صداوسیمای کشور در تهران می باشد. یکی از ویژگی های برجسته محمدحسنی عملکردمتفاوت اوست. محمدعلی محمدحسنی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - درمورد استقبال و شناخت مردم از موسیقی بلوچی اظهار داشت این نوع موسیقی باتوجه به وسعت و محتوای عمیق و ارزشمند مدتهاست که ناشناخته باقی مانده و مردم و هنرمندان مناطق مختلف توجهی به این نوع موسیقی ندارند و با بی عدالتی که در فضای موسیقی نواحی ایران وجود دارد از ان دور می شوندو ادامه داد: که موسیقی بلوچی در اکثر جشنوارها از لحاظ محتوای بررسی نمی شود و بیشتر کاربرد عنوانی دارد وحتی در ارکسترملی که مجموعه ایی از سازها و موسیقی های نواحی گوناگون ایران است سازها و موسیقی بلوچی جایگاهی ندارد. وی در خصوص ارزیابی فضای اموزش این موسیقی به جوانان سراسر کشورخاطر نشان کرد: چون موسیقی ما همینطور ناشناخته باقی مانده است، ذوق و اشتیاق در جوانان برای اموزش بسیار پایین است.اما موسیقی بلوچی برای افرادی که به نحوی با این موسیقی اشنایی مختصری داشته باشند جالب و جذاب است و با ذوق و استعداد سرشاری که دارند راه استادان خود را ادامه میدهند، چون اموزش این موسیقی بصورت سینه به سینه  توسط استاد به هنرجو می باشد پس تلاش هنر اموزان و مسئولین مرتبط برای ایجاد فضای مناسب و بهتر برای اموزش موسیقی بلوچی امری ضروری است. محمد حسنی در خصوص تلفیق موسیقی منطقه بلوچستان با موسیقی ایرانی و جهان گفت : موسیقی زبانی مشترک میان مردم از اقوام و ملیت های گوناگون در سراسرحهان است و تلفیق سبب پیشرفت تکنیکی و ایجاد حس و حال تازه ایی در موسیقی می شود و باتوجه به تنوع سازی و قابلیت های بسیار بالای موسیقی بلوچی این کار با محتوای بسیارعمیق و زیبایی های خاص خود انجام می پذیرد. وی در خصوص وجه تمایز و تشابه موسیقی کلاسیک ایرانی با موسیقی بلوچی تفاوت در دستگاهها ، نام دستگاه ها و لهجه موسیقایی را خاطر نشان شد… موارد جدید : بیش از ۱۹۰۰ شب اجرا و بیش از ۴۰ البوم موسیقی در ایران و خارح از کشور. تعدادی از البومهای موسیقی در زمینه ی موسیقی بلوچستان : ساز بانورانت (نغمه ها عروس اند ) ، قندیل و بالو ، دیه شیدا ، دلانی تاهیر ، بهشتین گلزمین ، لادانی بانوک ، چمانی دریچک ، وشبوئین پل و ….. تعدادی از البومها موسیقی در زمینه موسیقی تلفیقی : البوم بنجو (دو نوازی بنجو و تمبک) ، البوم پندار ، البوم Awakening و … اهنگسازی و نوازندگی برای استاتید موسیقی بلوچستان : استاد غاامرسول دینارزهی ، نورمحمد نورل ، عارف بلوچ شاهجان داودی و … همکاری در کار جدیدی با صدای شهرام ناظری ، همکاری با گروه مستان ، همکاری در البوم جدید گروه موسیقی رستاک همکاری با گروه اشا و در اینده ایی نزدیک اجرای کنسرت در کشور سو ئد ھمچنین همکاری با ارکستر فیلار مونیک ایران و نیز اهنگسازی ، تنظیم و نوازندگی ی البومهای جدید خوانندگان سر شناس بلوچستان عارف بلوچ ، شاهجان داودی و …

مصاحبه با هنرمند بلوچ گل محمد بلوچ خواننده و نوازنده سنتی بلوچستان

آهنگ محلی بلوچی گل محمد بلوچ بنام هلو هالو,خواننده بلوچ,خواننده قصرقندی,هنرمندان بلوچستان

مصاحبه با هنرمند بلوچ گل محمد بلوچ خواننده و نوازنده سنتی بلوچستان

«گل محمد بلوچ» یکی از خوانندگان و نوازندگانی است که تا به امروز با تلاش خود توانسته موسیقی بلوچی را زنده نگاه دارد. او ساکن شهرستان قصرقند و دارای 6 دیپلم افتخار و چندین رتبه کشوری است، اما از اینکه مسئولان توجه کمتری به موسیقی نواحی خصوصا بلوچی دارند،گلایه‌مند است. گفت‌و‌گوی همشهری را با این هنرمند‌در ادامه می‌خوانید. شرایط و تعصب دربرخی ازشهرستان‌ها گاه سبب می‌شود، موسیقی در آن منطقه رشد چندانی نداشته باشد. با این شرایط چطور شد به سمت موسیقی رفتید؟ من از15 سالگی با موسیقی آشنا هستم. خانواده‌ام مخالف شدید موسیقی بودند و تنها کسی که مرا حمایت کرد،مادرم بود. علاقه ‌مندی‌ام به موسیقی و تماشای سازهای محلی تا آنجا بود که با وجود سن کم و بدون آنکه خانواده‌ام درجریان باشند، شبانه و به‌ صورت پنهانی در‌عروسی‌ها شرکت می‌کردم؛ همین‌سبب شد صبح‌ها با کمی تاخیر به مدرسه بروم تا آنکه کم کم اهل خانه متوجه این موضوع شدند. آن دوران مردمان بلوچستان براین عقیده بودند که موسیقی برای هر خانواده‌ای مناسب نیست وتنها برای طوایف خاصی است به همین دلیل خانواده‌ام علاقه‌ای نداشتند به دنبال موسیقی بروم، با وجود این گوش به حرف آنها ندادم و راه خودم را انتخاب کردم. البته مادرم به آنها می گفت که بگذارید این هنر را یاد بگیرد، موسیقی او مزاحمت و اذیتی برای شما نخواهد داشت. اما امروز دیگر براین نظر نیستند و می‌گویند تو دراین مسیر رشد و پیشرفت داشته‌ای، همه تو را می‌شناسند و خیلی خوشحال هستیم که به حرف ما گوش نکردی. آیا درحال حاضرهم همان افکار سنتی و مخالفت بعضی طوایف با موسیقی وجود دارد؟ بله. هنوزهم مردمان بلوچ براین ذهنیت هستند. آنها موسیقی را ناپسند و برای قشر پایین جامعه می‌دانند و بر این عقیده‌اند که طبقات بالا نباید به سمت موسیقی بروند. شما هم در زمینه نواختن ساز تبحر دارید و هم درخوانندگی؛ اول به کدام‌یک علاقه‌ مند شدید؟ من ازهمان ابتدا به خوانندگی علاقه‌ مند بودم و بعد از آن ساز زدن را آموختم و همان‌طور که می‌دانید در نوازندگی تنبور تبحر دارم. ابتدا سعی می‌کردم هر آنچه را که آموخته و تجربه کرده بودم، ‌ بخوانم اما به مرور زمان متوجه شدم این کارها فایده‌ای ندارد. بنابراین نزد استاد «علی محمد بلوچ» رفتم و حدودا یک سالی نزد ایشان موسیقی آوازی را آموزش دیدم . ایشان براین نظر بودند که باید خودم تلاش کنم و یاد بگیریم و تا به امروز این را ادامه داده‌ام و در حال آموختنم. درحال حاضر هم تلاشم این است که هرآنچه آموخته‌ام را به نحو احسن به مردم تحویل بدهم. درواقع وظیفه ما هنرمندان این است که از هنر به خوبی بهره  ببریم و آن‌ را به درستی به مردم آموزش بدهیم. آیا جوانان بلوچ از موسیقی استقبال می‌کنند؟ بله. جوانان نسل امروز به سمت موسیقی رفته‌اند، اما آن موسیقی که در گذشته مورد استفاده قرار می‌گرفت درحال نابودی است. درواقع می‌توان گفت ریشه موسیقی اصیل ایرانی به سمت خشکی رفته است. موسیقی‌های سنتی و محلی سخت و دیربازده هستند و جوانان کمتر به آن گرایش پیدا می‌کنند. این اتفاق از زمانی ایجاد شد که موسیقی مدرن و پاپ روی کار آمد و جوانان سراغ این نوع موسیقی‌ها رفتند. ناگفته نماند مخالفت خانواده‌های بلوچی با موسیقی و همچنین حمایت نکردن مسئولان نیز مزید بر علت شد. از نظر جغرافیایی نزدیکی به کشورهایی چون هند و پاکستان چه تاثیری بر موسیقی بلوچی داشته است؟ ایران از جنوب شرق با پاکستان هم مرز است و طبق روایت‌های شنیده شده موسیقی ضربی که با دهل نواخته می‌شود ازبلوچستان به هندوستان رفته و در آنجا پس‌از مدرنیزه شدن در حال استفاده است. کشور پاکستان با بلوچستان نزدیکی و همجواری دارد و همین امر در فرهنگ و موسیقی پاکستان و بلوچستان تاثیرگذار بوده است. در واقع می‌توان گفت هم مرزی استان‌ها و مهاجرت‌هایی که صورت می‌گیرد در فرهنگ و هنر شهر یا کشورها بی‌تاثیر نخواهد بود. ناگفته نماند، امروزه موسیقی هند بسیار مدرن‌ شده است و اگر این تعصبات وجود نداشت، قطعا موسیقی دیرینه ما از شرایط بهتری برخوردار بود، اما براساس فشارهای زیاد و محدودیت‌هایی که وجود داشت آرام آرام این موسیقی کنار گذاشته شد. البته دوری از پایتخت هم در معرفی و حمایت نکردن از این موسیقی بی‌تاثیر نبوده است،طوری که نسل امروز چندان آشنایی با موسیقی بلوچی ندارد؟ بله قطعا! ارتباط با مرکز کشور می‌تواند در معرفی این موسیقی، حضور درجشنواره‌ها و اجرا در تالارهای شهر نقش زیادی داشته باشد. همین باعث شده ما به سختی و باچنگ و دندان این ارتباط را حفظ کنیم. حتی ارتباط و تماس تلفنی با تعدادی از شخصیت‌های بزرگ موسیقی نیز به سختی ایجاد می‌شود.علاوه براین اگر موسیقی نواحی‌ای چون بلوچستان مانند گذشته اسپانسر داشت می‌توانستیم یک ارکستر بزرگ راه‌اندازی کنیم. با این تفاصیل جشنواره‌های موسیقی نواحی که تقریبا سالی یک یا دوبار برگزار می‌شود، چقدر می‌تواند اثرگذار باشد؟ موسیقی نواحی از خراسان آغاز شده و تمام ایران را فراگرفته است و بی‌تردید هنرمندان موسیقی بلوچی هم در موسیقی نواحی سهم بسزایی خواهند داشت. بنابراین برپایی چنین جشنواره‌هایی می‌تواند قدم مثبتی در شناخت مردم از ریشه و خاستگاه موسیقی اصیل ایرانی باشد. حتی این سبک از موسیقی در موسیقی پاپ نیز اثر گذاربوده است. آیا برگزاری جشنواره‌های کشوری درمعرفی موسیقی بلوچی کفایت می‌کند؟ خب، بهتر است کارهای دیگری نیزدر این باره انجام گیرد. به طورمثال برای پیشرفت و ترقی در این موسیقی می‌بایست موسیقی نواحی با موسیقی‌های محلی یا سنتی ایران تلفیق شود؛ اتفاقی که در تلفیق موسیقی پاپ و سنتی نیز به چشم می‌خورد. درواقع با تلفیق موسیقی‌های سنتی و محلی چون آذری، خراسانی، گیلکی، لری، کردی، بلوچی و…می توان یک موسیقی محلی و سنتی به نحو احسن ایجاد و با یک ارکستر بزرگ در جشنواره‌ها معرفی کرد، اما تا زمانی که این کارها صورت نگیرد و تنها تلاش خودمان باشد به نقطه‌ای نخواهیم رسید. در معرفی بهتر خواننده‌های موسیقی نواحی چه کاری باید انجام داد؟ متاسفانه خواننده‌های موسیقی نواحی خصوصا هنرمندان بلوچی بسیارکمتر دیده می‌شوند. درواقع شرایط استان و توانایی مالی ما به گونه‌ای نیست که به راحتی ارتباط صورت بگیرد. در بلوچستان باید تمام زندگی‌مان را در‌هنر بگذاریم تا بتوانیم یک پله بالاتر برویم. به طور مثال دسترسی نداشتن به فضاهای مجازی، اینترنت و دوری از پایتخت از دلایلی است که هنرمندان استان حتی از فراخوان‌های جشنواره نیز مطلع نمی‌شوند و شاید زمانی این خبر به انها برسد که 3 ماه از تاریخ این فراخوان گذشته است. خود من تا امروز با تلاش‌های خودم توانسته‌ام به این جایگاه برسم. پیش ازانکه فراخوانی منتشر شود با رایزنی‌ها و ارتباطاتی که به سختی با مسئولان برقرار می‌کردم از برگزاری این جشنواره‌ها مطلع می‌شدم. قطع به یقین این امر یکی از دلایل مهمی است که هنرمندان موسیقی نواحی بلوچی کمتر در این حوزه دیده می‌شوند. ناگفته نماند مسئولان هراستان در تلاش هستند یک کار فرهنگی برای مردمان آن منطقه انجام بدهند اما شاید به زمان بیشتری نیاز است. منبع روزنامه همشهری

کانال هنر بلوچ
پخش آنلاین جزء اول قرآن کریم با صوت شیخ سدیس