برای شرکت در این نظر سنجی لطفا فقط اسم یک خواننده را در فرم نظرات زیر ثبت کنید .
تذکر: مطالب و نظرات حاشیه ای و غیر مرتبط تایید نخواهد شد.
پ ن : نظرات شما بعد از تایید مدیرسایت در پایین همین صفحه نمایش داده می شود.
مردم بلوچ (بلوچی: بلۏچ) از اقوام ایرانیتبار بومی ساکن درسرزمینی به نام بلوچستان هستند.
این سرزمین میان کشورهای ایران، پاکستان و افغانستان گستردهاست.
بلوچها به کشورهای دیگری همچون ترکمنستان، عمان، و بهطور کلی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و برخی دیگر از کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز مهاجرت کردهاند.
مردم بلوچ به زبان بلوچی سخن میگویند که یکی از زبانهای ایرانی شاخه شمالغربی است .
دین بیشتر مردمان بلوچ اسلام، و اکثریت آنان اهل سنت حنفی اند.
هرچند اقلیتی از اهل تشیع و فرقه ذکری نیز در بین آنان وجود دارد.
منابع مستقل، جمعیت قوم بلوچ را بین ده تا ۱۵ میلیون تن برآورد کردهاند
که بهطور تخمینی، بین ۶ تا ۱۳ میلیون تن از آنان در ایالات بلوچستان، سند و ایالت پنجاب پاکستان،
قریب به ۱٫۵ تا ۲ میلیون تن در ایران و تعدادی دیگر نیز در مناطقی چون افغانستان، ترکمنستان، عمان، کشورهای حاشیه خلیج فارس، کشورهای اروپایی، آمریکا و … حضور دارند.
موسیقی سنتی بلوچستان یادگاری از دورههای مختلف فرهنگ و تمدن ایران زمین است، موسیقی قوم بلوچ درزندگی شان مراسم غم شادیها و روایت افسانهها و اسطورهای باستانی و قدیمی شان در هم آمیختهاست موسیقی در بلوچستان ایینهای گوناگون دارد و با فرمها و گونههای مختلفی انجام میشود
لیلو (لالایی)، موتْک (مرثیه)، اَمبا (آوازهای دریانوردان)، نازینْک (آواز زنان در مراسم شادی)، غزل خوانی دراویش صاحبان، ذکرهای گُواتی و مالد (پیرِ پَتَّر)(مراسم موسیقیدرمانی)، سَوْت (ترانههای شاد مراسم عروسی)، لیکو، شپ تاکی (مولودی خوانی)، زهیروک (دلتنگیهای عاشقانه غم و هجران) و شِئر (روایتهای حماسی مذهبی، تاریخی و عاشقانه) مجموعه انواع آیینهای موسیقی بلوچ است. شئر به معنای روایتها و منظومههای شفاهی قوم بلوچ است و شائر به معنای خوانندهٔ قدرتمندی است که این روایتها را به آواز و بهخوبی و باقدرت میخواند.
اعتقاد به وجود نیروهای مرموز و ماوراءالطبیعه در تمام مناطق ساحلی جنوب ایران وجود دارد. در بلوچستان، این نیروها را «گوات» مینامند و گواتی بیماری است که گرفتار گوات (باد) شدهاست. مراسم گواتی نیز آیین ویژهای است که در آن گوات را مهار میکنند گواتی به بیماری میگویند که گرفتار «گوات» یا «باد» شده باشد و مراسم و آیین گواتی، مراسمی است که برای مهار این «باد» برگزار میشود.[۷۰] این مراسم به صورتهای مختلف در نواحی بلوچستان برپا میشود و سازهای مورد استفاده در آن عبارتند از تمبورک، سرود (قیچک)، دونَلی و دُهُلک. مالِد (پیرِ پَتَّر) مراسمی آیینی است که در آن ذکرهایی در ستایش خدا و مدح رسول (ص) و نیز ذکر و مناجات و غزل و مدح امامان و مشایخ خوانده و گفته میشود توسط خلیفه (رهبر مراسم) خوانده میشود و مریدان جواب میدهند /در این مراسم مراسم آیینی ـ درمانی است که همراه با اجرای حرکتهای موزون توسط گروه پُرخوانی و نوای دوتار به منظور بیرون راندن ارواح بدنهادی که روح و جسم بیمار را آزردهاند، اجرا میشود
آیین حماسی شرواندی: آن را رفیعترین و کاملترین جلوهٔ موسیقی حرفهای بلوچی میدانند. این گونهٔ موسیقی به بلوچی، در مُد (زَهیریگ)های متنوع و در قالب سه فرم متناوب خوانده میشود: مِلیزما یا تحریر (الحان بدون وزن)، دکلمه (دبگال)، و ریتُرنِلو یا ترجیع (که به آن شرواندی میگویند). در حاشیهٔ اشعار حماسی، غنایی یا مذهبی اصلی، خوانندهٔ حماسیخوان (شرواند، پهلوان یا شئرگو) غزلهای صوفیانهای را نیز به فارسی میخواند. شرواندی نیازمند مهارت بالای آوازی و گسترهٔ صدای وسیع، از برداشتن یک کارگان گستردهٔ شعری و ملُدیک، و داشتن دانش کاملی دربارهٔ مُدها یا همان زهیریگها است. از این رو حماسیخوانها انگشتشمارند، درست مثل سرودنوازانی که میتوانند آنها را همراهی کنند. فقط در منطقهٔ مکران، در دوسوی مرز میان جنوب پاکستان و ایران میتوان آنها را یافت..»
صوت و نازینک: نوعی موسیقی با آهنگهای شاد و نشاط انگیزاست که با ترانه و آواز همراه میشود. ترانههای همراه این موسیقی متنوع بوده و پیرامون مفاهیم عاشقانه و زیبای طبیعت و حکایت ازشور و نشاط عشق و جوانی دارد. هانی و شی مرید (شیخ مرید) مشهورترین داستان عاشقانه بلوچستان است که مردم محلی براساس ان ساز واوازهای زیادی را خوانده ان و نسل ب ه نسل منتقل کردهاند
موسیقی سهت :یکی دیگر از انواع موسیقی است که از سوی زیور آلات زنان بلوچ نواخته میشود
۵-لیکو و ذهیروک:زهیروک و لیکو شکل دهنده بسیاری از نمونهها و فرمهای موسیقی مکران و نیز موسیقی غم و هجران و دلتنگی است. زهیر در بلوچی به معنی دلتنگی است آواز و شعر و موسیقی برآمده از دلتنگی را زهیروک میگویند لیکو مشابه زهیروک است، لیکونمونه شعرفولکلور بلوچ است که در زمره ادبیات شفاهی قرار میگیرد. چون به صورت مکتوب نیست و شاعرهای لیکو گم نام و نامشخص اند. «لیکو» تک بیتی است در وزن هجایی که با همراهی سازِ سروز یا سرود (قیچک) خوانده میشود. لیکوها در واقع رباعیهایی با مضامین عاشقانه اند که وزن و آهنگ مخصوصی دارند و با موضوع یکسان میآیند
۶-نعت و غزل: یا همان موسیقی عرفانی بلوچستان است که در آن اشعار عرفانی از مولانا، حافظ، جامی، خسرو دهلوی، شیخ عثمان مروندی معروف به قلندر لعل شهباز و اشعار عرفاً و شعرای محلی سراوان که اکثراً از بزرگان روستاهای پیر آباد و دهک هستند، به کار میرود.
رقص وموسیقی بلوچی در تالار رودکی ۱۳۵۴
منطقه بلوچستان به سبب وسعت جغرافیایی، پیچیدگی زبان و گویشهای بلوچی و نیز آیینها و آداب و رسوم متنوع، موسیقی و ادبیات شفاهی گسترده و پیچیدهای دارد. آیین مالِد (پیرِ پَتَّر) متعلق به مَکُّران است؛ آیین گُواتی بسیار بهندرت درمنطقهٔ سرحد؛ و مراسم دراویش نقشبندیهٔ صاحبان در اطراف سراوان برگزار میشود؛ دراویش قادریه در مناطق ساحلی مَکُّران حضور داشتند و مهمترین نوع موسیقی بلوچستان امروزی، یعنی «شائری» در ایرانشهر تا ساحل چابهار متداول بود. زهیروک بیشتر در مکران و لیکو در سرحد ومکران انجام میشود. زهیروک و لیکو شناسنامه فرهنگی قوم بلوچ است.
سازهای رایج در موسیقی بلوچی عبارتاند از:سرود (قیچک)، تَمبورک، نَل (نِی)، بنجو، چنگ، سیمرغ، طشت و کوزه، دوکر و دُهلک.
۱-قیچک:به بلوچی ساز سرود گفته میشود تنها ساز زهی آرشهای است. کاسه طنین آن شبیه به لنگر کشتی است که وارونه شده باشد. دو سوراخ صوتی بزرگ روی کاسه طنین و در قسمت فوقانی آن وجود دارد. قسمت تحتانی کاسه طنین که نیم دایره کوچکی را تشکیل میدهد پوست دارد. این دو قسمت به وسیله دو فرورفتگی بیضی شکل در دو طرف بدنه طنین مشخصا از هم جدا هستند. خرک روی قسمت تحتانی کاسه طنین، کج قرار دارد. به این ساز منگولههایی نیز برای تزیین آویزان میکنند. سیمهای قیچک با آرشهای به نام «کمانک» نواخته میشود که موهای دم اسب است. قیچک و کمانک از چوب پرینک ساخته میشودساز و سرود در بلوچستان کیفیتهای متفاوتی دارد از جمله اینکه شیوه نواختن موسیقی «سرحد» با شیوه نوازندگی منطقه «مکران» در جنوب بلوچستان متفاوت است و حتی یکی از سیمهای ساز «قیچک» در منطقه «مکران» بیشتر از سازهای «قیچک» در منطقه سرحد است.
۲-تنبورک، : شباهت زیادی به سه تار دارد. در نوع موسیقی حماسی تنبورک نواز را پهلوان و در موسیقی عرفانی و صوت تنبورک نواز به تنبورکی مشهور است.
۳-دوکر(dokkor): را دهل نیز میگویند. این وسیله همیشه گروه را همراهی میکند و از این جهت ضرب را به خاطر میآورد، ولی با این تفاوت که ضرب را از یکسو مینوازند و دوکر را از دو طرف با ضربههای محکم بر پوست ضخیم میکوبند. دوکرنواز را دوکری میگویند. در مراسم شادی و عروسی نواخته میشود
۴-طشت و کوزه: از سازهای قدیمی بلوچستان است که هماکنون رو به فراموشی رفته و به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد.
۵-سیمرغ: سازی است که به تازگی از سوی استاد جمعه، در سراوان ساخته شده که صدای آن ترکیبی از صدای رباب، بنجو و تنبورک است.
۶-نی (نل): از دیگر ابزارهای موسیقی بلوچستان است که از چوب نی ساخته میشود. نوازنده آن را نلی میگویند و در موسیقی گواتی نیز از نی استفاده میشود. علاوه بر نوازندگی تک نی در بلوچستان دو نی نیز نواخته میشود که به آن دو نلی میگویند. نَل در گویش بلوچی مترادف با «نِی» و «دونَلی» به معنای دونِی یا نیهای مضاعف است. این ساز متشکل از دو لولهٔ صوتی جدا از یکدیگر است. یکی از لولهها نر و دیگری ماده نامیده میشود. لولهٔ ماده نغمهٔ اصلی را تولید میکند و لولهٔ نر صدای مبنا و و اخوان را.
۷-بنجو: این ساز در صدههای قبل وراد بلوچستان شدهاست وهم اکنون ساز جدا ناپذیری در موسیقی بلوچ است.
از مهمترین موسیقی دانان و خوانندگان بلوچستان که آوازه جهانی دارند زنده یاد دین محمد زنگشاهی، زنده یاد ماشا الله بامری، رستم میر لاشاری استاد شیرمحمد اسپندارو محمدعلی دلنوازو… نام برد. استاد شیرمحمد اسپندار، معروفترین دونَلی نواز بلوچستان و ایران، مهمترین و زیباترین مقامها و آهنگهای بلوچی را نواختهاست. تندیس او و نخستین دونلی درموزه تهران به یادگار گذاشته شدهاست. وی نواختن دونی را با نگاه کردن به انگشتان کسی که همزمان در دو نی مینواخته، فراگرفته است. در حال حاضر تنها نوازنده دو نی در ایران که در جشنواره پارسال و امسال جایزه ویژه جشنواره فجر را دریافت کرد متأسفانه شاگردی که کار وی را دنبال کند، ندارد.
استاد دین محمد زنگشاهی موسیقی دان بلوچ کسی بود که نمایندگی ساز سرود یا قیچک، رباب منطقه سرحد (شمال سیستان و بلوچستان) را بر عهده داشت و میتوانست این ساز را در حد کمال اجرا کند.
رقصهای بلوچی شامل دوچایی، سه چایی، لنکی، کوپکو و … است. رقصی به نام لیوا که با نواختن سرنا و دهل و لیوا و یک دهل کوچکتر در مراسم شادی برگزار میشود. به رقص محلی بلوچی دوچاپی گفته میشود (چاپ کلمه ای بلوچی است به معنای دست زدن و به رقص در بلوچی ناچ میگویند). دوچاپی نوعی موسیقی و حرکات موزون سنتی آیینین است که از گذشتههای دور تاکنون در مناسبتهای مختلف به ویژه جشنهای شادی رواج داشته و در هنگام اجرا در برنامههای عمومی افراد از طبقات مختلف اجتماعی بدون در نظر گرفتن جایگاه و مقام و شغل در آن شرکت میکنند به همین سبب میتوان از آن بهعنوان آیینی همگانی تعبیر کرد که نوعی همبستگی فرهنگی و اجتماعی ایجاد میکند. گروه دو چاپی متشکل از تعداد زیادی افراد مختلف با طبقات اجتماعی متفاوت است که در هنگام اجرا با یکدیگر مشارکت دارند و معمولاً تعدادشان متغیر است و ۲ نفر دهلی (طبلزن) به همراه یک نفر نوازنده سرنا آنان را همراهی میکنند. (هماکنون به دلیل کمبود نوازنده سرنا بجای آن در برخی اجراها دونلی نواخته میشود). در ابتدای اجرای این مراسم با نواختن سرنا افراد نیم دایره یا دایره تشکیل داده و همراه با آهنگ خاصی حرکات موزون خود را آغاز میکنند و رفته رفته طبال با زدن بر طبل بزرگ که مارساز گفته میشود به کمک سرنا زن یا دونلی نواز میرود و پس از آن تیمبوکی نوازنده طبل کوچکتر با کوبیدن بر طبل با ریتم خاصی آنان را همراهی کرده و افراد شرکت کننده در دایره را به وجد میآورند. با حرکات هماهنگ بین سرنا و طبلهای کوچک و بزرگ حرکات منظم کف زدن و چرخش توسط گروه آغاز میشود و این حرکات آنقدر منظم میشود تا دو به دو رو به روی هم قرار گیرند و دستها را برهم میزنند. در رقص دوچاپی اندک اندک ریتم ملایم این حرکات تند میشود و هنگامیکه ریتم تندتر شد چهار چاپی شکل میگیرد.